• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
عضویت در خبرنامه
    جستجو :
جلد پنجم - صفحه 36 -  ثمره اعتقاد به قدرت خدا
صفحه : 36
بود. بني اسرائيل هم كاري از آنها نمي آمد جز شلوغكاري ! چنانچه حالا هم همين ، جزشلوغكاري كاري از آنها نمي آيد.
وقتي كه مطلب الهي شد، ديگر خوف از قدرتها [نيست ؛ ] هيچ قدرتي مثل قدرت خدا نيست . خوف از قدرتها كساني بايد داشته باشند كه اعتقاد به خداي تبارك و تعالي ندارند. مسلمين ، مومنيني كه اعتقاد دارند به مبداء قدرت ، اينها از قدرتها نبايد بترسند.پيغمبر اكرم كه ايمان به قدرت مطلق خداي تبارك و تعالي داشت ، در صورتي كه عددشان كم بود و چيزي نبود و فقير هم بودند، از همين فقيرهاي بيچاره بودند، لكن قدرت ايمان داشتند و قيام كردند و قدرتها را يكي بعد از ديگري شكستند و همه رادعوت به توحيد كردند، توحيد را در جامعه رشد دادند، و در يك زمان كمي ، مسلميني
ثمره اعتقاد به قدرت خدا
پيغمبر اكرم - صلي الله عليه و آله و سلم - از اول كه قيام كرد، تنها - تنها- قيام كرد ودعوت كرد مردم را. قومش را دعوت كرد به حق تعالي و به توحيد و هيچ كس همراهش نبود. تنهايي قيام كرد اول هم . مثلا زنش كه در منزل بود - حضرت خديجه - به او ايمان آورد، و حضرت امير كه بچه اي بود آن وقت ايمان آورد؛ و بعد كم كم در مدينه . در مكه هم كه بودند - در سيزده سال - نشد يك كاري انجام بدهند، براي اينكه مكي ها همه مقتدر و چيزدار بودند و مي ديدند كه اگر اين رشد بكند با منافعشان مخالف است . از اين جهت با او مخالفت مي كردند، از خوف اينكه اين رشد پيدا بكند و با منافعشان چه بشود.اين بتها هم آلت بود پيش آنها. همچو نبود كه بت پرستها خيلي به بت هم همچو [معتقدباشند]؛ عمده منافع ماديشان بود كه آنها در مقابلش مي ديدند پيغمبر اكرم است و منافع مادي شان در ضرر است . تا در مكه بودند - تقريبا - مي شود گفت تنها بودند. يكي - دو تا،چند نفر مختصري به ايشان گرويدند و اينها. فعاليت هم در مكه جز اينكه دعوت مي كردند و دعوت زيرزميني - به اصطلاح - مي كردند چيزي نبود؛ تا وقتي كه مقتضيات جور شد و رفتند به مدينه ؛ آن وقت از مدينه شروع كردند و در مقابل قدرتهاي بزرگ .